سروش عشق

دوست داشتن

سروش عشق

دوست داشتن

دلم شکست

 دیشب تمام شب

در یاد آشنای وطن غوطه میزدم

و میدیدم در آریا زمین

آن رمه بان دانا

امشاسپند

زرتشت

در پیشگاه هر دریچه می ایستد

و آن ستاره های سه گانه نیکی را

از شرق های دانش خود بر می آورد

من جامه عزا به تنش دیدم

دلم شکست

دلم شکست

دلم شکست

دلم شکست

 

نظرات 1 + ارسال نظر
علی یکشنبه 13 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 09:23 http://takotanhazirebaroon.blogsky.com/

سلام.خوبی پسر بارانی؟مطالبت قشنگه.تبریک میگم بهت...
موفق باشی...
به منم سر بزن امیر جان.
یا حق...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد