سروش عشق

دوست داشتن

سروش عشق

دوست داشتن

در آینه اشک...

بی تو،چند سال نفس آمد ورفت،
این گرانجان پشیمان پریشان را،

 

کودکی بودم وقتی که تو رفتی،اینک
پیرمردیست ز اندوه تو سرشار،هنوز.
شرمساری که به پنهانی،چند سال به درد،
در دل خویش گریست،
نشد از گریه سبکبار هنوز...

 

آن سیه دست سیه داس سیه دل،که تو را،
چون گلی،با ریشه،
از زمین دل من کند و ربود،
نیمی از روح مرا با خود برد،
نشد این خاک به هم ریخته،هموار،هنوز،

 

ساقه ای بودم،پیچیده بر آن قامت مهر،
ناتوان،نازک،ترد،
تند بادی برخاست،
تکیه گاهم افتاد،
برگهایم پژمرد...

 

بی تو،آن هستی غمگین دیگر،
به چه کارم آمد یا به چه دردم خورد؟

 

روزها،طی شد ازتنهایی مالامال،
شب، همه غربت وتاریکی وغم بود وخیال.
همه شب،چهره لرزان تو بود،
کز فراسوی سپهر،
گرم میامد درآینه اشک فرود.
نقش روی تو دراین چشمه،پدیدار،هنوز...

نظرات 26 + ارسال نظر
سراب عشق پنج‌شنبه 4 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 03:30 http://saraab2.blogfa.com

دیده فرو بسته ام از خاکیان
تا نگرم جلوه افلاکیان
شاید از این پرده ندایی دهند
یک نفسم راه به جایی دهند
ای که براین پرده خاطر فریب
دوخته ای دیده ی حسرت نصیب
آب بزن چشم هوسناک را
با نظر پاک ببین پاک را

رضا جمعه 5 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 10:37

چرا نمی ذاری از مطالب قشنگ وبلاگت استفاده کنیم(کپی)؟

فروغ(سقف سکوت) جمعه 5 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 21:37 http://www.saghfesokoot.blogfa.com

پرنده فقط یک پرنده بود...
پرنده گفت:
چه بویی ! چه آفتابی ! آه!
بهار آمده است
و من به جستجوی جفت خویش خواهم رفت .

پرنده از لب ایوان پرید و رفت
مثل پیامی پرید و رفت
پرنده کوچک بود
پرنده فکر نمی کرد
پرنده روزنامه نمی خواند
پرنده قرض نداشت
پرنده آدم ها را نمی شناخت
پرنده روی هوا
و بر فراز چراغ های خطر
در ارتفاع بی خبری می پرید

و لحظه های آبی را
دیوانه وار تجربه می کرد
پرنده آه! فقط یک پرنده بود...


موفق باشی....................

دختری از مشرق آرزوها شنبه 6 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 07:32 http://formyramin.blogsky.com/

زمان...

Too slow for those who wait

بس کند می گذرد برای آنان که در انتظارند

Too swift for those who fear

بس تند می گذرد برای آنان که می ترسند

Too long for those who grieve

بس طولانی است برای آنان که در اندوهند

Too short for those who rejoice

و بس کوتاه است برای آنان که سرخوش اند

.But for those who loves time is enternity

اما ابدی است برای آنان که عاشقند.

*******************************************
سلام دوست عزیز. نوشته ی زیبایی گذاشته بودین
دیگه از اون ورا تشریف نمیارین...
شاد باشید و موفق
یا علی

اکبر شنبه 6 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 17:57 http://akdi.blogsky.com

سلام
یه حس عجیبی نسبت به این شعر پیدا کردم یعنی دفعه اول که خوندم یه کم شوکه شدم ولی شعر زیبایی بود.
نمیدونم شاید چون یه جورایی مثل خودم بود یعنی انگار باهام غریبه نبود باهاش زندگی کرده بودم.
راستی اگه با تبادل لینک موافقی بهم خبر بده.
موفق باشی

اکبر یکشنبه 7 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 17:30 http://akdi.blogsky.com

سلام
ممنو از لطفت.
منم شما رو لینکیدم
فعلا بای

ابومبشظم یکشنبه 7 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 19:33 http://WWW.EMKIL.BOGFA.COM

یبا تو وب ما ... برات

آیدا یکشنبه 7 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 22:37 http://ayda16.blogsky.com

سلام . مرسی اومدی پیشم.
شعرات همیشه قشنگن .

مقداد دوشنبه 8 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 00:42

عزیزم دمت گرم
راسنی اومده بودم عکس بردارم گفتی دوستت دارم
خواستم بگ من هم تو رو دوستت دارم اگ می شه عکس هاتو آزاد بزار تو که همه رو دوست داری بیشتر دوست داشته باش
شوخی کردم عزیزیم مرسی از وب لاگت
خوش باشی
یا علی

سراب عشق سه‌شنبه 9 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 23:34 http://saraab2.blogfa.com

سراب محکوم به پوچی نیست .. سراب نظیری از آب است .. چشم دل باز کنید تا زمزمز این سراب را آب بینید


(یوسف کنعان) چو به مصر آرمید ... صیت وی از مصر به کنعان رسید ....
بود در آن غمکده یک دوستش ... پر شده‌ی مغز وفا پوستش ....
ره به سوی مهر جمالش سپرد..... آینه‌ای بهر ره آورد برد ....
(یوسف) از او کرد نهانی سال .. کای شده محرم به حریم وصال! ..
در طلبم رنج سفر برده‌ای ..... زین سفرم تحفه چه آورده‌ای؟ ....
گفت: «به هر سو نظر انداختم .... هیچ متاعی چو تو نشناختم ...
آینه‌ای بهر تو کردم به دست ..... پاک ز هر گونه غباری که هست ...
تا چو به آن دیده‌ی خود واکنی...... صورت زیبات تماشا کنی ...
تحفه‌ای افزون ز لقای تو چیست؟ .... گر روی از جای، به جای تو کیست؟ ..
نیست جهان را به صفای تو کس .... غافل از این، تیره دلان‌اند و بس!» ...
جامی، ازین تیره دلان پیش باش! .... صیقلی آینه‌ی خویش باش....
تا چو بتابی رخ ازین تیره‌جای...... ( یوسف )غیب تو شود رونمای ...

الهه تنهایی چهارشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 08:14 http://myheaven.blogsky.com/

سلام دوست عزیز
آخی دلم گرفت خیلی قشنگ بود به نظرم شهر از شهریار بود درسته ؟ (بین خودمون بمونه از این چیزها اصلا سر در نمی یارم که شاعر کی هست و یا شعر به چه سبکیه!!!)

شعر از فریدون مشیری بود.

کشکول پنج‌شنبه 11 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 09:28 http://kashkooool.blogfa.com/

بر تو خوانم ز دفتر اخلاق
آیتی در وفا و در بخشش
هر که بخراشدت جگر به جفا
همچو کان کریم ، زر بخش اش
کم مباش از درخت سایه فکن
هر که سنگت زند ثمر بخش اش
از صدف یاد دار نکته حلم
هر که بُرَد سرت گهر بخش اش

عااطفه جمعه 12 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 17:27 http://www.mehrre2.blogfa.com

سلام
اره شما درست میگید ما کم پیدا شدیم...اما خوب چیکار میشه کرد دیگه حوصله ندارم....
شما موفق باشید...
یا علی*

سراب عشق شنبه 13 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 01:37 http://saraab2.blogfa.com

در من هزار حرف نگفته
هزار درد نهفته
هزاران هزار دریا هر لحظه در تپیدن و طغیانند
در من هزار آهوی تشنه
در خشکسال دشت پریشانند
در من پرندگان مهاجر
ترانه های سفر را
در باغ های سوخته می خوانند
با من که در بهار خزانم قصه های فراوانی ست
با من که زخم های فراوانی
بر گرده ام به طعنه دهان باز کرده اند
هر قصه یک ترانه
هر ترانه خاطره ای دیگر
هر عشق یک ترانه ی بیدار است
در خامشی حضورم ، حرف مرا بفهم
یا برای عشق ، زبانی تازه پیدا کن
تا درد مشترک
زبان مشترکمان باشد
حرف مرا بفهم و مرابشنو
این من نه ،‌ آن من دیگر
آنکس که پنجره ی چشم های من او را
کهنه ترین قاب است
از پشت پنجره ی زندان
حرف مرا بفهم
که فریاد تمامی زندانیان
در تمامی اعصار است
در گیر و دار قتل عام کبوترها
در سوگ شاخه های تکه تکه ی زیتون
وقتی که از دل جوان ترین جوانه های عاشق باغ ماه
بر مسلخ همیشگی انسان
در لحظه ی شکفتن فریاد
باران سرخی از ستاره سرازیر است
آن سان که هر ستاره دلیل شرمساری خورشید های بسیاری
از برآمدنشان است
تو گریه می کنی
از عمق آشنای جنگل چشمانت
از عمق جنگلی که در آن پاییز ، در غروب به بغض نشسته
باران بی دریغ اشک تو می بارد
تا عطر خیس جنگل پاییز
در من هوای گریه برانگیزد
آنگاه از چشم ذهن من
شعری بسان گریه فرو ریزد
من شعر می نویسم
تو با ترانه های عاشق من ، عاشق
تو با ترانه های تشنه ی من دریا
بر پنج خط ساز سفر ،‌ زخمه می شوی
تو گریه می کنی
تو لحظه های شعر مرا ،‌ در خویش تجربه کرده
یعنی مرا در بدترین و بهترین دقایق بودن تکرار می کنی
یا با ترانآهای من بر لب
به رویا رویی جلادان به مسلخ خویش می شتابی
یعنی که با منی
دیروز
امروز
تا هنوز و همیشه
آیا زبان متشرک این نیست ؟
آن زبان تازه که می گفتم ؟
آیا زبان مشترک این نیست ؟

پسر نبمه شب شنبه 13 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 09:26 http://midnightboy.blogsky.com

سلام .
به خدا شرمنده شما دوستان خوب هستم که منو با نظر های قشنگتون شرمنده می کنید . مدتی هست که دستم به نوشتن نمی رود و واژه ها زود تز ذهنم پاک می شود . بر می گردم به زودی ..
موفق و پایدار باشید

گلپسر شنبه 13 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 13:33 http://black-city.blogsky.com

زیباست مثل همیشه

شمیلا و فرهاد شنبه 13 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 14:23 http://khalvatgah-yek-ashegh.blogsky.com

سلام دوست عزیز
من از سفر برگشتم و
آپ کردم

موفق باشید

سحر دوشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 12:15 http://namehaye-khiyal.blogfa.com/

سلام وبلاگ قشنگی داری ئلی میتونم بدونم چرا نمیشه عکساتونو save کرد؟؟؟ اگه ممکنه حتما جوابشو بدید
موفق باشید

آخه افرادی چند بار بدون اطلاع دادن به من عین مطالب وبلاگم رو کپی کردند و تو وبلاگ خودشون بدون ذکر منبع گذاشتند.من به همین دلیل راست کلیک رو برداشتم.
امیدوارم ناراحت نشده باشید.

آیدا (دختری درماه) سه‌شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 19:58 http://pahayekasif.blogsky.com/

سلام. لطفا حتما بیا به این وبلاگم. دوست دارم اینو بخونی.http://pahayekasif.blogsky.com/

کشکول چهارشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 12:20 http://kashkooool.blogfa.com

توانگرا دل درویش خود بدست آور
که مخزن زر و گنج درم نخواهد ماند
بدین رواق زبرجد نوشته اند به زر
که جز نکویی اهل کرم نخواهد ماند
زمهربانی جانان طمع مبر حافظ
که نقش جور و نشان ستم نخواهد ماند
بروزم یا حق

اتش روح جمعه 19 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 22:50 http://www.vaangahrooh.persianblog.com

سلام..وب لاگت خیلی جالبه...موفق باشی.یک سوال تا حالا تجربه ما فوق طبیعی داشتی؟؟ اگه اره میشه اونو با دیگران قسمت کنی؟اگه بیای و نظرت رو بگی ممنون میشم منتظر دیدنت در وب لاگ و..انگاه روح....هستم.

دختری از مشرق آرزوها یکشنبه 21 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 19:48 http://formyramin.blogsky.com/

چی شده؟ آپ نمی کنین دیگه... منتظریم ها
من آپم
یا علی

[ بدون نام ] دوشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 12:23 http://aramedel.blogsky.com

سلام مهربون!

زیبا نوشتی ولی نمیدونم چرا اینقدر کم پیدا شدی؟؟!!

یاحق!

دیوانه یکشنبه 15 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 19:03 http://hasti05

سلام
یه حس عجیبی نسبت به این شعر پیدا کردم یعنی دفعه اول که خوندم یه کم شوکه شدم ولی شعر زیبایی بود.
نمیدونم شاید چون یه جورایی مثل خودم بود یعنی انگار باهام غریبه نبود باهاش زندگی کرده بودم.
راستی اگه با تبادل لینک موافقی بهم خبر بده.
موفق باشی

طوفان عشق شنبه 4 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 13:20 http://www.hasti04.blogfa.com

برای ماندنت هر لحظه باریدم نماندی
غم دل کندنت بر چهره پاشیدم نماندی
تو را کعبه ترا قبله ترا محراب می خواندم
خدا را تو خودم را بنده ات دیده ام نماندی
غم روز وداعت را به سینه فرش کردم من
به وقت رفتنت بر سجده خوابیدم نماندی
بهار سبز عمرم را به پایت من خزان کردم
چو یاس تشنه ای از ریشه خشکیدم نماندی
غروب رفتنت سهمم از این دنیا کمی جان بود
که آن هم از درخت زندگی چیدم نماندی..........................

داشتم شعرات و میخوندم که روم تاثیر گذاشت
واین غزل را نوشتم


موفق باشید
بای

[ بدون نام ] یکشنبه 26 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 20:24

سلام

دل تنگتم

دستانت را در دستم بگذار تا بتوانم ارامش کودکی ات را به

توباز گردانم
دستانت را در دستانم بگذار تا آرزو ها ی قشنگت دوباره به

سویت پر واز کنند

دستانت را در دستانم بگذار تا بتوانم کوله باری که از درد بر

دوشت هست کمی من آن را به

دوش کشم

دستانت را در دستانم بگذار تا کمی از دل تنگی هایت بکاهم

دستانت را در دستانم بگذار و بدان که فا صله ای که در بین

انگشتانت هست برای چیه؟؟!!

اینه که یکی اونو برات پر کنه پس به دنبال اون کس باش...

به این امید ندارم که همیشه و همیشه تا ابد دستانم را در

دستانت قرار دهم

ولی بیا تا این چند صباحی که در کنار هم هستیم دستانمان در

دست هم قرار گیرد و به آنچه
که
در این سالها در انظار ش بودیم برسیم از این لحظات استفاده

کنیم و با هم با شیم و از کنار

هم بودن و هم صحبت هم بودنبه آرامش برسیم و حر فای نا

گفته را به هم بگوییم

نا گهان چه قدر زود دیر می شود...

پس بیا تا دیر نشده دست هایمان را در دستان هم قرار دهیم تا دیر نشده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد