با کوچ آواز رفتن نیست...فانوس رفاقت روشن نیست
نترس از هجوم حظورم...چیزی جزتنهایی با من نیست
وقتی تو نباشی من به من مشکوکم به هر گل به هر سایه روشن مشکوکم...
مشکوکم به اشک کبوتر مشکوکم به خواب خاکستر مشکوکم...
بی تو به کابوس و رویا مشکوکم...به شعله به پروانه حتی مشکوکم...
باز امشب فانوس روشن نیست...با سوگ این شب یک شیون نیست...
از کوکب تا کوکب شب هست وشوق شب کشتن نیست...
ترسم نیست از دیوار از بن بست از سایه...تاریک تاریکم من از من میترسم
چرا دل ببندم به شب کوچه گردی که از این سکوت سترون میترسم
من از سایه های شب بی رفیقی من از نارفیقانه بودن میترسم
مشکوکم به اشک کبوتر مشکوکم...مشکوکم به خواب خاکستر مشکوکم...
با کوچ آواز رفتن نیست...فانوس رفاقت روشن نیست
نترس از هجوم حظورم...چیزی جز تنهایی بامن نیست
شب هست وشوق شب کشتن نیست
شب هست وشوق شب کشتن نیست...
جدیدترین فیلترشکن ها در safafilter.blogfa.com
سلام ... شعر بسیار زیبایی بود ... من یک سئوال دارم درباره نوشتن در بلاگ اسکای ... میشه راهنمایی ام کنید ... با تشکر
سلام مهربون!
یک روز به سویت خواهم آمد و تورا باخود خواهم برد به سوی افق های بیکران ... به سوی آن دورهای دور ... به سوی ناکجا آبادی که دلهای بیقرارمان را قراری یابیم وکسی خنده های مستانه امان را به سخره نگیرد... روزی خواهم آمد...
یاحق!
سلام
ممنون که به بلاگم قدم رنجه کردین
بلاگ نازی دارین////تبریک میگم بهتون
چشششششششششششششششششم/من لینکتونو گذاشتم تو بلاگم شما هم.....
قربانت
کاش میفمید وقتی نباشه حتی خود آدم هم نیست!
سلام .
خیلی لطف کردی که به من سر زدی . منت سر ما گذاشتی و نظر دادی ممنونم .
تو هم مثل همیشه قشنگ و ژر احساس نوشتی . شاید ما و امثال من و شما بتونیم خوب دل نوشته های همدیگر رو درک کنیم .
موفق باشی
سلام
خسته نباشی
پست این سری تو هم قشنگ بود من لذت بردم
ضمنا من آپ کردم وقت کردی بیا پیشم خوشحال میشوم
ممنون
سلام
خیلی دل نشین می نویسی امیدوارم که هیچوقت غم تو دلت جایی نداشته باشه
agha sharmande ke farsi neminevisam
kheyli webloget ghashange behet tabrik migam
rasti salam yadam raft:D
omidvram hamishe be hamin gahashangi benevisi
سلام
از اینکه به وبلاگ من سر زدید ممنونم.
متن بسیار زیبایی نوشته بودید.
راستی با لینک موافقید؟
موفق باشید.
خیلی آپدیتت قشنگ بود...ممنون که نظر داده بودی...
سلام مهربون!
حرف دارم برای گفتن....
یاحق!
سلام
ممنون که بهم سر زدی
وبلاگ قشنگی داری
در مورد تبادل لینک که گفتی هر وقت لینکم رو گذاشتی بهم خبر بده
موفق باشی
...
سلام من آپیدم یه سر بیا پیشم
منتظرتم بای
سلام.از حضور سبزتون ممنون...
سلام
یکی از دوستان به من خبر دادن که فردا جمعه ۱۹ اسفند ماه ساعت ۱۶ الی ۱۸ تو کافی شاپ پارک ملت (دمه دریاچه) قرار وبلاگ نویسان بلاگ اسکای هست. اگر تمایل داشتید شرکت کنید دوستانمون خوشحال میشن. (البته من احتمالا نمیام...)
سلام...باز من اومدم...یکی نیست بگه تو نظر نده...من آپدیت کردم...تو چرا آپدیت نمیکنی؟
سلام
خیلی خیلی زیبا نوشتی شاید این بهترین وصفی نباشه که بتونه ازرشه نوشته هات رو بیان کنه .واقعا خیلی دل نشین بود
حسابی چسبید.
شما درست میگی مثل اینکه زیاد کسی نرفته بوده (حتما به خاطره بازی شایدم به خاطر اینکه درست از اعضا دعوت بهعمل نیومده بوده!)
موفق باشی.
سلام
باز هم مثل همیشه زیباست
فریادی از جنس سکوت.....میتوانی بشنوی؟
دوباره شروع از گفتن است ، نا تمام گفتن
که توشاید تمامش کنی.....
دوباره هق هق است و هزاران آه و نشنفتن های تو
من و کاغذ و قلم دربدر وادی حرف
که تو شاید گذری از لب این وادی کنی
و تو شاید کمی گوش کنی ...بشنوی این فریادم
من و این بغض صدا و کمی شور نگاه پشت یک فریادیم
که تو امروز از آن میگذری
خسته ام بس که شنفتم چه بی آوازم
و چرا مسکوتم
و چرا هیچ ندارم حرفی...
وه چه بی فریادم اه چه بی آوازم
من خود ز خود می پرسم که چرا مسکوتم!!
منی که غرق شده در حرفم ... چرا بی حرفم؟؟
من و این بغض صدا خسته از این همه آه
قصد شب داریم و بس
قصد رقصیدن در جشن خدا
قصد ماه افشانی
قصد شب پیمایی...
من بودم و ماه
در شبی مهتابی
خیرهء ماه شدم و میخندم
ماه نیز بر رخ من می خندد
من پر از فریادم
من پر از آوازم.......
ناگهان ابری برامد و بپوشاند شب را
تیره شد آسمان و ندیدم ماه را
حال من بودم شب
حال من بودم و این تاریکی
باز من بودم و دنیای خموش
باز من بودم قصهء سکوت
و کنون می فهمم که چرا مسکوتم
و چرا هیچ کسی نشناخت این فریادم
من همه فریادم من همه آوازم
در دل فریاد ها چه سکوتی اینجاست....