تو زیر بارون من پشت دیوار
تو خسته از شب من مات مهتاب
تو میشکستی تو فصل گریه
من میتکیدم تو پیله ی خاک
تو قصه گفتی از کوچ مهتاب
من مینوشتم از راز مرداب
تو میگذشتی از جرم خورشید
من میرسیدم تنها و بی تاب
مثل مترسک از پشت پرچین
دیدم که پاییز قداره می بست
تنها درخت معصوم خونه
دیدم که میمرد اما نمیشکست
تو مثل بارون همپای پاییز
من مثل فریاد همدرد غربت
سلام...باز هم مثل همیشه قشنگ بود... موفق باشی...
حرمت راجب چیزی حرف بزن که هنوز بین ادما هنوز معنی داشته باشه
سلام
خوبی دوست ناشناس
تو زیر بارون و من پشت دیوار*********بسیار زیباست
آسمان است و من و یک پرواز.. ما به دنبال چه ایم از آغاز.. ما گریزان و شتابان و پریشان حالیم.. زندگی چیست کز او می نالیم.. زندگی.. داستان مردیست.. که به نان اندیشید.. صبح تا شام دوید.. و به نانش نرسید.. زندگی.. قصه ی پیرزنیست.. که پی کارگران می خوابید.. پیر مردش شاید.. که مداوا بشود.. زندگی.. گریه ی دخترکی در سبد است.. که مادر می خواست.. دست ها مشت به دیوار سبد می کوبید.. ناز آن دخترک زیبا را هیچ عابر نخرید.. زندگی.. شاخه گلی پشت چراغ سرخیست.. که به دستان ظریف پسری نه ساله.. سوی ما می آید.. سبز میگردد و از نو حرکت باید کرد.. زندگی.. تلخ ترین فاجعه ی عمر من است.. چه کسی بود مرا دعوت کرد.. زود تر باید رفت .. زود تر باید مرد.........
سرفراز باشید
بدرود
سلام
سال نو مبارک
خیلی زیبا بود
منم آپم سر بزنی خوشحالم میشم
نظر یادت نره
سلام
ممنون از وبلاگ زیباتون
هـیــچ دانـــی بــا شــروع هـر بـهـار
بــا گـــذشـــت و گــردش لـیـل ونهار
ســالی از عـمـرت بـه یغما مــی رود
عــمـــر تــــو یـکــسال بــالا مــیرود
گــرچــه خرم می شود دشت و دمــن
ســبـــزه مــیـــرویـــد کــنــار یاسمن
گــرچــه گـل خـواهان بلبل می شــود
دل اســـیـــر غــنــچــه گــل می شود
گــرچـــه حــال ما دگرگون می شــود
از شــقـــایــق دشت گلگون می شود
گــرچـه در رگهای گل خون مــی دود
عــنـدلـیـب از لانــه بـیـرون می پـرد
گرچــه تـــازه مـیـشود بــرگ درخــت
نو شود شال و کلاه و کفـش و رخت
گــرچــه بـرپا میشود جشن و ســرور
دیـــدن اقــــوام مـــی گــــردد مـــرور
ســالی از عــمــرت بـه یغما مــی رود
عــمـــر تـــو یــکــسـال بــالا می رود
آدمــی فـــانــی اســت عیدش مانـدگار
او رود ، نــوروز مـــانــــد بـــرقـــرار
عمر جاوید هست همچون یک حــباب
چـــون حــبـــابـــی مانده بر پهنای آب
سلام .
اومدم پیش شما که بگم قدم رنجه کردی که به من سر زدی اومدم بگم که ممنونم که شرمندم کردی با نظرت و لی وقتی نوشته شما رو خوندم حرف هام از ذهنم پاک شد و حالا فقط می گم یه دنیا حرف و احساس توی این نوشته های تو بود .
پیروز و موفق باشی هموطن آریایی
سلام
بارون همیشه زیباست
براتون آرزوی سالی خوش و پر از کامیابی دارم
سلام
خیلی زیبا بود حال کردم.
حتما ادامه بده.
خسته نباشی
سلام مرسی که به من سر زدی عیدت مبارک لینک من از 3line به *مونــــــــاجیگـــــــر* تغییر بده یا علی
سلام . خوبی ؟ عالی بود مثل همیشه . ممنون که اومدی پیشم . موفق تر باشی . راستی بازم عید رو بهت تبریک می گم . تا بعد
سلام جالب بود به وبلاگ من سر بزن خوشحال میشم تبادل لینک کنیم
راستی سال نو مبارک
وبلاگ زیبائی دارید. به ما هم سر بزنید.
سلام عزیز
ممنون که سر زدین
خیلی قشنگ بود.......اینمک تقدیم به تو عزیز
دل من روی زیمنه دل تو تو آسمونه
انقدر دوست دارم من که فقط خدا می دونه
بیا یه عهدی ببندیم ببینیم کدوم یک از ما
تا ته جاده ی دنیا بر سر عهدش می مونه
بعضی قلبا بی ستارن یه ستاره هم ندارن
شایدم ستاره هاشون مث ما تو کهکشونه
برجای غرور بلندن که دارن به ما می خندن
کاش با هم بریم یه جا که بر خلاف شهرمونه
یادمه پرسیدم از تو که می شه با هم بمونیم ؟
گفتی این که دست ما نیست بذارش پای زمونه
چه بباری چه بتابی چه بخندی چه بخوابی
عزیزم چه فرقی داره واسه اون که شد دیوونه
تا تو هستی و غزل هست دلم تنها نیست
محرمی چون تو هنوزم به چنین دنیا نیست
از تو تا ما سخن عشق همان است که رفت
که در این وصف زبان دگری گویا نیست
بعد تو قول و غزل هاست جهان را اما
غزل توست که در قولی از آن ما نیست
تو چه رازی که بهر شیوه تو را می جویم
تازه می یابم و بازت اثری پیدا نیست
شب که آرام تر از پلک تو را می بندم
در دلم طاقت دیدار تو تا فردا نیست
این که پیوست به هر رود که دریا باشد
از تو گر موج نگیرد به خدا دریا نیست
من نه آنم که به توصیف خطا بنشینم
این تو هستی که سزاوار تو باز اینها نیست ....
سلام. خوبی ؟
خیلی زیبا بود.ببخشید اگه دیر به دیر میام. الان واقعا سرم شلوغه.
در خواب ناز بودم شبی.......دیدم کسی در میزند.......در را گشودم روی او...... دیدم غم است در میزند.......ای دوستان بی وفا.......از غم بیاموزید وفا......غم با ان همه بیگانگی......هر شب به من سر میزند
وبلاگت عالیه
اگه دوست داشتی به من هم سر بزن
موفق باشی
چه به تنهایی جانم همدم
چه غریبم چه غریب ...
چه سزاوارترینم به سکوت
چه خموشم چه خموش ...
چه ملولم من از این خاطره های خسته
چه اسیرم چه اسیر
چه بهشتی در یاد و چه عمری بر باد
چه خزانم چه خزان
تو مگر یاد نداری
شب بارانی چشمان خمارم ازعشق
(( عزیز گرامی مرسی از حضور نازتون .. البته که با لینکیدن موافقم .. حتما باعث سرور ماست اسم شما در لیست دوستان ما قرار بگیرد .. بیادتم )))
خیلی زیبا بود...واقعا عالی بود .
وبلاگ بسیار زیبایی دارید.مخصوصا آهنگ وبلاگتون خیلی با نوشته هاتون همخوانی داره بهتون تبریک میگم.
من به درماندگی صخره و سنگ
من به آوارگی ابر ونسیم
من به سرگشتگی آهوی دشت
من به تنهایی خود می مانم
من در این شب که بلند است به اندازه حسرت زدگی
گیسوان تو به یادم می آید
من در این شب که بلند است به اندازه حسرت زدگی
شعر چشمان تو را می خوانم
چشم تو چشمه شوق
چشم تو ژرفترین راز وجود
برگ بید است که با زمزمه جاری باد
تن به وارستن عمر ابدی می سپرد
تو تماشا کن
که بهار دیگر
پاورچین پاورچین
از دل تاریکی می گذر
و تو در خوابی
و پرستوها خوابند
و تو می اندیشی
به بهار دیگر
و به یاری دیگر
نه بهاری
و نه یاری دیگر
حیف
اما من و تو
دور از هم می پوسیم
غمم از وحشت پوسیدن نیست
غمم از زیستن بی تو دراین لحظه پر دلهره است
دیگر از من تا خاک شدن راهی نیست
از سر این بام
این صحرا این دریا
پر خواهم زد خواهم مرد
غم تو این غم شیرین را
با خود خواهم برد....
************
شما رو نازنینم لینک کردم ..
سلام
قلم زیبایی دارین به دل میشینه.از حضور همیشه سبزتون ممنون
مرسی از لطفت ممنونم داداشی
دوست من سلام
مثل همیشه زیبا نوشتی..
من به روزم
بای
«الهی، ما را از دنیا هر چه قسمت کردهای، به دشمنان خود ده. و هر چه از آخرت قسمت کردهای، به دوستان خود ده، که مرا تو بسی. خداوندا، اگر تو را از بیم دوزخ میپرستیم، در دوزخم بسوز و اگر به امید بهشت میپرستیم، بر من حرام گردان. و اگر تو را برای تو میپرستیم، جمال باقی دریغ مدار.»
سلام
خسته نباشی
امیدوارم که این ایام عید وتعطیلات خوش گذشته باشه
سال جدید را سالی پر برکت برای خودت و خانواده محترمتان آرزو میکنم
شاد باشید وپاینده
خدا نگهدار
سلام. مرسی اومدی پیشم.
در آن خلوت که هستی بینشان بود/ به کنج نیستی عالم نهان بود
وجودی بود از نقش دویی دور/ ز گفتگوی مایی و تویی دور
"جمالی" مطلق از قید مظاهر/ به نور خویشتن، بر خویش ظاهر
دلارا شاهدی در حجله غیب/ مبرا ذات او از تهمت عیب...
رخش ساده ز هر خطی و خالی/ ندیده هیچ چشمی زو خیالی
نوای دلبری با خویش میساخت/ قمار عشقی با خویش میباخت
ولی زان جا که حکم خوبرویی است/ ز پرده خوبرو در تنگ خویی است
نکورو تاب مستوری ندارد/ چو در بندی سر از روزن برآرد...
چو هر جا هست حسن اینش تقاضاست/ نخست این جنبش از «حسن» ازل خاست
برون زد خیمه ز اقلیم تقدس/ تجلی کرد بر آفاق و انفس...
ز هر آیینهای بنمود رویی/ به هر جا خاست از وی گفتگویی...
ز ذرات جهان آیینهها ساخت/ ز روی خود به هر یک عکس انداخت...
"جمال" اوست هر جا جلوه کرده/ ز معشوقان عالم بسته پرده...
به هر پرده که بینی پردگی اوست/ قضا جنبان هر دلبردگی اوست...
دلی کان عاشق خوبان دلجوست/ اگر داند وگرنی عاشق اوست
سلام مهربون!
ببخشید که نبودم و دیر اومدم پیشت... سال نوت مبارک و ایام به کامت باشه نازنین!
مثل همیشه زیبا نوشتی.
یاحق!
آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآپ ککککککککننننننننننننن !!!
واقعا زیبا بود و دلنشین
سلام
من وبم رو عوض کردم.
دیوانه دیروز خوشه اشک امروز
غربت من هرچی که هست ازبا توبودن بهتره
اخرخط زندگی این نفسای اخره
وقتی دارم باهرنفس ازاین زمونه سیرمیشم
وقتی بایه زخم زبون از این واون دلگیرمیشم
این اخرراه دیگه باید که تنهابمونم
تنهاتواوج بی کسی توغربت اروم بگیرم
باید برم باید برم باید که بی تو بپرم
وقتی که سنگین میزنه این نفسای اخرم
سکوت من نشونه رضایتم نیست میدونی
گلایه هامو میتونی از توی چشمام بخونی
بگو اخه جرمم چیه که باید اینجور بسوزم
هیچی نگم داد نزنم لبامو روهم بدوزم
دربه در غزل فروش منم که گیتار میزنم
باهر نگاه به عکست انگار من خودمو دار میزنم
نفرین به عشق و عاشقی نفرین به بخت و سرنوشت
به اون نگاه که عشقتو تو سرنوشت من نوشت
نفرین به من نفرین به تو نفرین به عشق من وتو
به ساده بودنه منو به اون دل سیاه تو