رازقی پرپرشد باغ در چله نشست تو به خاک افتادی کمر عشق شکست
ما نشستیم و تماشا کردیم
دلم میخواد گریه کنم برای قتل عام گل برای مرگ رازقی دلم میخواد گریه کنم
برای نابودی عشق برا زوال عاشقی
وقتی که قلبها و گلها شکسته و پرپر شدند وقتی که باغچه های عشق سوختن و خاکستر شدند من و تو از گل کاغذی باغچه ای داشتیم توی خواب با خشتهای مقوایی باغچه می ساختیم روی آب.
از نوک بال کفترا خون پریدن می چکید صدای بیداری عشق رو خواب شب خط میکشید.
دلم میخواد گریه کنم برای قتل عام گل برای مرگ رازقی دلم میخواد گریه کنم
برای نابودی عشق برا زوال عاشقی
سلام
مسافری هستم به مقصد بهشت َ در این سفر به دنبال هم راهی میگردم که همسفر م باشد . همسفری متفاوت از دیگران با تفکر بالا و اهل علم و دانش با کوله باری از معرفت که همراهی ام کند شاید در این سرزمین یافتم
موفق باشی
سلام
مسافری هستم به مقصد بهشت َ در این سفر به دنبال هم راهی میگردم که همسفر م باشد . همسفری متفاوت از دیگران با تفکر بالا و اهل علم و دانش با کوله باری از معرفت که همراهی ام کند شاید در این سرزمین یافتم
موفق باشی
دوست من سلام
واقعا متن زیبا و قشنگی بود
ممنون که بهک سر زدی نام وبلاگ شما رو تو لینک دونی گذاشتم
موفق باشید